وقتی محقق با شرایطی روبروست که در آن چند متغیر ملاک و چند متغیر پیش بین وجود دارد و قصد پیش بینی دارد می تواند از تحلیل رگرسیون چندگانه-چندمتغیره استفاده کند. این تحلیل را می توان در نرم افزارهای مختلف مانند لیزرل و ام پلاس انجام داد. مسیر انجام این تحلیل در لیزرل به صورت زیر است:
Statistics---------regression
مدلهای شناختی تشخیصی به منظور ارایه اطلاعات مورد نظر به صورت نیمرخهای نمره که محدودیت مدلهای نظریه سوال-پاسخ را رفع میکند، تدوین شده اند. برای تحلیل آنچه دانش آموزان در آن مهارت کسب کردند یا آن را درک نکرده اند، مدلهای شناختی-تشخیصی زیادی برای ارایه نیمرخهای حاوی اطلاعات مفید در مورد یادگیری و پیشرفت دانش آموزان، تدوین شده است. بر خلاف مدلهای نظریه سوال-پاسخ که فقط ویژگیهای سوال مثل پارامترهای دشواری، تشخیص و حدس را برآورد می کند، مدلهای شناختی-تشخیصی دانش محتوای زیربنایی در سوالات را بررسی می کند. با این وجود، اغلب مدلهای شناختی-تشخیصی فقط دانش دانش آموزان و نه سطوح تواناییشان را بررسی می کند.
مدلهای شناختی-تشخیصی را میتوان به عنوان جایگزینی برای مدلهای نظریه سوال-پاسخ چند بعدی در نظر گرفت که در مدل های شناختی-تشخیصی متغیرهای مکنون طبقهای و در مدل های نظریه سوال-پاسخ چند بعدی متغیرهای مکنون پیوسته استفاده می شود.
اهمیت مدلهای شناختی-تشخیصی در مقایسه با نظریه کلاسیک آزمون و نظریه سوال-پاسخ از آنجا ناشی میشود که در این مدلها نیمرخ دانش آموزان ارایه میشود که در آن مجموعهای از مهارتهای یا صفتهای دو ارزشی که فرد در آن به مهارت رسیده یا نرسیده است نمایش داده میشود. نیمرخهای صفات گسسته، اطلاعاتی در مورد نیازهای گروهی از دانش آموزان در اختیار معلم قرار میدهد (برخلاف مدلهای نظریه سوال-پاسخ چند بعدی که پروفایلی از نمرات ارایه میدهد)
در فیزیک و ریاضیات، بعد یک فضا یا شی عبارت است از حداقل محور مختصاتی که برای مشخص کردن هر نقطه در آن محور مورد نیاز است. بنابراین یک خط دارای یک بعد است زیرا فقط یک مختصات برای تعیین یک نقطه بر روی آن مورد نیاز است (مثلاً عدد 5 بر روی محور اعداد). یک سطح دارای دو بعد است زیرا برای مشخص کردن یک نقطه بر روی آن به دو مختصات نیاز است (مثلاً برای تعیین نقطه بر روی سطح کره (گوی) به دو مختصات یعنی طول و عرض نیاز است. داخل یک مکعب، یک استوانه یا یک کره، سه بعدی است زیرا برای نشان دادن یک نقطه در این فضاها به سه مختصات نیاز است. پس انواع ابعاد عبارتند از یک نقطه: صفربُعدی، یک پارهخط: یکبعدی، یک مربع: دوبعدی، مکعب: سهبعدی و یک تِسِرَکت: چهاربعدی. علاوه بر بعدهای سهگانه در فیزیک، زمان به عنوان بعد چهارم شناخته میشود.
در فیزیک و سایر علوم، تحلیل بعد عبارت است از رابطه بین کمیت های فیزیکی مختلف به وسیله شناسایی ابعاد آن ها. بعد هر کمیت فیزیکی، ترکیبی از ابعاد فیزیکی اصلی است که آن را تشکیل می دهد. بعضی از بعد های فیزیکی اصلی عبارتند از طول، حجم، زمان و بار الکتریکی. کمیت های فیزیکی دیگر را می توان با استفاده این بعدهای اصلی بیان کرد. مثلاً سرعت عبارت است از بعد طول (یا فاصله) بر حسب هر واحد زمان و می توان بر حسب متر بر ثانیه، مایل بر ساعت یا واحدهای دیگر اندازه گیری شود.
اصلی ترین قانون تحلیل بعد، همگنی بعدی است که اولین بار توسط نیوتن فرمول بندی شد و نیوتن آن را اصل مهم شباهت (great principle of similitude) نامید.
نظریه رویه روشی برای رسمی کردن فرایند تحقیق است و رویکرد ساختارمندی برای تدوین سوالات تحقیق از طریق ترسیم جملات ارایه می دهد. ترسیم جملات روشی برای تبدیل مشاهدات به سوالات و طرح تحقیق است. تحلیل کوچک ترین فضا نیز تکنیکی برای نمایش تصویری داده های داده های مشتق شده از نظریه رویه است. ترسیم جملات محقق را قادر می سازد تا آزمایش یا تحقیقی را با مفهوم بیان کند. ترسیم جملات، مفهوم کلیدی در این مرحله از تحقیق است اگر چه فقط یک عنصر در این سیستم یا بسته برای تدوین سیستماتیک عناصر ساخته می شود. در کار گاتمن و گرینباوم (1998) ترسیم جملات عبارت بود از ارایه مشاهدات به شکلی که ساخت نظریه را به طور صریح و سیستماتیک، تسهیل می کرد. ترسیم جملات عبارت است از روش رسمی پرسیدن سوالی که مشاهدات مربوط به تحقیق را ترسیم می کند. واژه ترسیم در این جا دارای همون مفهومی است که در جغرافیا استفاده می شود. تغییرات سطح زمین، جاده ها و شهرها، ویژگی هایی را که به وسیله نقشه ارایه شده است را ارایه می دهد و ترسیم جملات نیز موقعیتی مشابه را ارایه می دهد که در آن ویژگی های مشاهده شده یک پدیده اجتماعی در آن جمله ارایه شده است.
تصویر |
خانم صورتی |
گرانی اسمیت |
برابرن |
خوشمزه قرمز |
|
ترسیم جملات ترکیبی از مجموعه مرکز و مجموعه معنی است که به آنها حیطه گویند. مجموعه تصاویر، سوالات، تجارب و غیره که حیطه به آن اشاره دارد را دامنه گویند. مرکز، معنی و دامنه عبارتند از جهان مشاهدات. برای توضیح بیشتر به مثال زیر توجه کنید. فرض کنید فردی به نام روبرت وجود دارد و ما جمله ای در مورد او می سازیم: روبرت سیب می خورد. در این جا مرکز، روبرت است. او عبارت است از عنصری در مجموعه همه مردانی که در مثلاً یک شرکت کار می کنند. فرض کنید این مجموعه شامل عناصر روبرت، رگینالد، رودریک و رودی است. مجموعه معنی در جمله روبرت سیب می خورد، واژه خوردن است. خوردن عضوی از مجموعه عواملی است که شامل خوردن، پوست کندن، پرت کردن، چیدن و روشن کردن است. مجموعه تصویر در روبرت سیب را می خورد سیب است. می توان گفت که ممکن است میوه های مختلفی وجود داشته باشد مثل هلو و موز اما در این مورد دقیق تر خواهیم بود و می گوییم نوع خاصی از سیب مد نظر است. مجموعه تصویر در این جا، دامنه است و دامنه سیب ها ممکن است شامل خانم صورتی، اسمیت گرانی، برابرن و خوشمزه قرمز باشد. اگر این مولفه ها را کنار هم قرار دهیم چیزی شبیه زیر خواهیم داشت:
مرکز |
مفهوم |
روبرت |
می خورد |
رگینالد |
پوست می کند |
رودریک |
دور می اندازد |
رودی |
می چیند |
|
برق می اندازد |
این چارچوب ترسیمی که در آن مجموعه تمرکز و مجموعه معنی، حیطه را می سازد و مجموعه
تصویر، دامنه را می سازد، شکل کلی ترسیم جملات است. در این جا فلش از حیطه به
دامنه بدین معناست که مجموعه هایی که حیطه را شکل می دهند به مجموعه ها در این
دامنه تخصیص می یابند. ولی مثل وقتی که گفته می شود "نقشه، سرزمین نیست"،
ترسیم جملات آن چه که ممکن است تخصیص واقعی باشد تعیین نمی کند.
بر اساس این چارچوب می توانیم سوالاتی را بر مبتنی بر ساختار داشته باشیم. مثلاً می توانیم بپرسیم که: روبرت چه میوه ای را دور می اندازد؟ رودی چه نوع سیبی می خورد؟ چه نوع سیبی توسط رگینالد پوست گرفته می شود؟ در این مثال 20 سوال وجود خواهد داشت (4 مرد و 5 عمل). مجموعه مرکز و مجموعه مفهوم یک مجموعه دکارتی را تشکیل می دهد که می توان آن را به 20 روش ترکیب کرد: روبرت می خورد، روبرت پوست می کند، روبرت دور می ریزد، ... رودی برق می اندازد. اشیا این اعمال و انواع سیب در این دامنه هستند، بنابراین ممکن است این جمله را داشته باشیم که روبرت سیب بریرن می خورد.
APA: American Psychology Association
ACER: Australian Council for Educational Research
ACT: American College Testing
ERIC: Education Resources Information Center
GRE: Graduate Record Examination
IEA: International Association for the Evaluation of Educational Achievement
TIMSS: Trends of International in Mathematics and Science Study
NCME: National Council on Measurement in Education
OECD: Organisation for Economic Co-operation and Development
PIRLS: Progress in International Reading Literacy Study
PISA: Programme for International Student Assessment
SAT: Scholastic Aptitude Test or Scholastic Assessment Test